محل تبلیغات شما

طبق معمول هر روز ، صبح که بیدار شدم گوشیمو روشن کردم یه سر به واتساپ و اینستا زدم یه لحظه دیدم دوستم پروفایلشو مشگی کرده یهو دلم یجوری شد زود زنگ زدم بهش جواب نداد براش پیام گذاشتم که چرا همه جا رو مشگی کردی بعد یه ساعت بهم زنگ زد پرسیدم چی شده

گفت عموم فوت کرده من یه نفس راحت کشیدم و گفتم خدا رحمتش کنه و غم آخرت باشه انشالله قسمت توهم بشه و از این حرفا

بعد بهم گفت اونقدر ناراحتم که امروز نتونستم برم سر کار

گفتم برا چی گفت خب عموم فوت شده

من نتونستم خودمو نگه دارم دو دیقه به حرفش خندیدم وقتی به خودم اومدم دیدم تلفن رو قطع کرده و رفته یکی نیست به این انتر بگه آخه تو احساس داری که بخای ناراحت هم بشی هنوزم وقتی به اون جمله اش که عموم مرده ناراحتم نتونستم برم سر کار فکر میکنم خنده ام میگیره

او بدون خداحافظی رفت

به حال خودم خندیدم

وقتی بهتر از خودش میشناسمش

یه ,عموم ,نتونستم ,سر ,کرده ,فوت ,وقتی به ,سر کار ,عموم فوت ,برم سر ,نتونستم برم

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

وبسایت رسمی روستای دولتخانه anatceima چراغ خواب لاک پشتی شلمان | شلمن موزیکال کلینیک فیزیوتراپی و لیزرتراپی مهرداد vetsonica فیزیک diccahooti بهائیت شناسی Kenneth's style حجاب و عفاف